روز يکشنبه جشن بابا نوئل بود اينجا. من با چند تا از دوستام
رفتيم سوار مترو بشيم که ديديم يک عالمه بچه های بامزه
خسته و مرده دارن از جشن برميگردن . اينقدر با نمک بودن
که خدا ميدونه. همشونم بوی خاک و خل می دادن !!!
ياد برادرم افتادم که وقتی از مدرسه برميگشت هميشه
بوی پاک کن می داد!
رفتيم سوار مترو بشيم که ديديم يک عالمه بچه های بامزه
خسته و مرده دارن از جشن برميگردن . اينقدر با نمک بودن
که خدا ميدونه. همشونم بوی خاک و خل می دادن !!!
ياد برادرم افتادم که وقتی از مدرسه برميگشت هميشه
بوی پاک کن می داد!
0 Comments:
Post a Comment
<< Home