امروز که از سر کار ميومدم خونه دو تا مرد جلوی من راه می رفتن طرف مترو دم در مترو که رسيدن خدافظی کردن و آنچنان از لب همديگرو ماچ کردن که من هاج و واج مونده بودم ايجا گی خيلی زياده ولی تا حالا نديده بودم اينجوری آرتيستی ماچ کنن! اتفاقا خيلی هم ترو تميز و خوشتيپ بودن اصلا هم نازو اطوار نداشتن.
وای يکی هست تو آپارتمان ما یه پسرس حدودا هفده سال يک نازی داره که بياو ببين چشاشم می کشه و يه ماتيک کم رنگ هم ميزنه ولی از همه چی عجيب تر ناز و اطوارشه که اصلا به قيافه پسرونش نمياد!!! خلاصه اينا هم واسه خودشون عالمی دارن!
وای يکی هست تو آپارتمان ما یه پسرس حدودا هفده سال يک نازی داره که بياو ببين چشاشم می کشه و يه ماتيک کم رنگ هم ميزنه ولی از همه چی عجيب تر ناز و اطوارشه که اصلا به قيافه پسرونش نمياد!!! خلاصه اينا هم واسه خودشون عالمی دارن!
0 Comments:
Post a Comment
<< Home