مرمرو

نوشته‌های مرجان عالمی، عاشق بی‌قرار تورنتو

Wednesday, December 19, 2001

تو وب لاگ بابا و دخترش دو تا سوال از من پرسيده بود که می خوام جواب بدم.
اول اينکه من برای اين اسم وب لاگم رو عوض کردم که چون ما کرمونی هستيم
مامان بزرگم هميشه منو مرمرو صدا می کرد منم اسم وب لاگم رو گذاشتم مرمرو!

دوم اينکه من به مشغوليات شوهرم به ديد مثبت نگاه می کنم و چيزايی که نوشتم
همه شوخی بود و واسه خنده و در حقيقت اگه من با ديد مثبت نگاه نمی کردم
که تا حالا ده بار .... .! البته اين چيزا واسه حسين مشغوليت نيست تقريبا تمام
زندگی اش مشغول يکی از کارها است.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home