راستی ديشب اينسامنيا را ديديم . ای بد نبود.از خونمون تا سينمای پارامونت پياده رفتيم حدود دو ساعت طول کشيد و من تمام فيلم خواب آلو بودم. امروز يک ضرب کار کردم سرکار و نفهميدم که چه جوری ساعت پنج و نيم شد و آمدم خونه. شام سبزی پلو ماهی (با ماهی تن) دو تا اپيزود سکس اند دِ سيتی قوتبال ايرلند آلمان و الان که من پای کامپيوتر هستم چون حسين جلوی تلويزيون داره فوتبال می بينه. اين آقای خيابانی کانادايی ها که تفسير می کنه و دو کارشناس همراهش فوق العاده خوش لباس هستند و يکیشون دروازه بان کانادا است که تقريبا خوشتيپه و اصلا آدم از تفسير هايشان احساس نمی کنه که دلش می خواد يا سرشو بزنه به ديوار يا يه چيزی محکم بزنه به صفحه تلويزيون. با تشکر فراوان از خداوند متعال.
Previous Posts
- اين سريال سکس اند دِ سيتی چقدر باهاله! سيزن سومش ر...
- بهشت رو خدا دورو بر خونه ما ساخته. صبح مامان حسين ...
- دارم کتاب دفتر خاطرات بريجيت جونز را می خونم. تا ح...
- ديشب به من خيلی خوش گذشت . با تشکر از دستپخت عالی ...
- راستی راجع به کنسرت پری زنگنه بايد تصحيح کنم که کن...
- این ساب وی سوار شدن هم واسه خودش عالمی داره ها هزا...
- اين هپلی رو به اسمش نگا نکنِن اصلا هپلی نيست. يک ج...
- امروز صبح که بيدار شدم چای دم کشيده روی اجاق بود ن...
- اين چند روز همش خونه بودم و چند تا فيلم ديدم که يک...
- کم کم دارم به اين نتيجه می رسم که ما ملت ايرانی را...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home