امروز از صبح همش کار کردم. جارو، دوتا سری لباس شويی، تی ، خريد و درست کردن غذا. عصر که نشستم خستگی در کنم، سی بی سی زيبای خفته می داد و کلی ياد به ياد بچگی کارتون ديدم و کيف کردم و به اين نتيجه رسيدم که من فقط به يکی از اون چوب های جادو احتياج دارم که تمام مشکلاتم حل بشه. دندان عقلم هم داره در مياد و پس قردا بايد برم بکشمش وگرنه تمام پولی که بابت ارتدنسی دادم به هدر می رود. الان هم کجکی داره در مياد و مستقيم داره می ره تو لپم.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home