کنسرت
هزار تا اتفاق بود که می خواستم راجع بهش بنويسم ولی نشد. از کنسرت مدونا بگم که خيلی خوب بود. ما درست بغل صحنه بوديم و اگه دستمونو دراز می کرديم می تونستيم به مدونا دست بزنيم. نه شوخی کردم ولی خيلی نزديک بوديم. اين زن واقعا که عجب انرژی داره. ما شب دوم رفتيم و تمام مدت رقصيد و بالا پايين پريد. البته يک بار آخر های کنسرت روی پله ها خورد زمين. برنامش که عالی بود. و کلی اتفاقهای عجيب روی صحنه ميافتاد. يک چيزی هم مثل اسکله از سقف اومد پايين که مدونا می تونست بره وسط جمعيت. جمعيت هم که از هر پنچ تا چهارتاشون دختر بودن و از هر پنج تا مرد هم چهار تا گی. سر يکی از آهنگها ما مدونا رو ول کرديم و يک پسره رو نگاه می کرديم که با مدونا می خوند و می رقصيد. اين آخر هفته گذشته هم رفتيم کنسرت سم رابرتز که تو جزيره بود و ازظهر شروع می شد و چند تا بند قبلش زدند که خيلی خوب بود. هواهم عالی بود. دست مامان پندار هم درد نکنه که برامون همبرگر گرفت که خيلی چسبيد. اين شنبه هم عروسی مهساست که من رفتم خودم رو خجالت دادم و يک لباس BCBG برای خودم خريدم. با کمال تشکر از کارامل خانم که باعث شده که من لاغر بشم و لباسها بهتر اندازم می شه.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home