دوباره نزديک يک ماه شد که ننوشتم! الان هم اينقدر درس دارم که خدا می دونه ولی وقتی درس داری هر کاری می کنی که درس نخونی! بايد time value of money را بخونم. بعدش هم پنج تا از امتحانهای سالهای قبل رو هم دوره کنم. ديشب با حسين رفتيم فيلم elf . خيلی خنده دار و خوش ساخت بود. من اصلا تحمل فيلم کش دار ندارم و هميشه وسط سينما هی ساعت نگاه می کنم. اين از اون معدود فيلم هايی بود که اصلا نفهميدم چه جوری تموم شد. اين ويل فرل خداست. ديگه چه خبرا..... هيچی همين ديگه . حسين قول داده وب لاگمو مووبل تاپ بکنه ولی فکر کنم تا سال ديگه طول بکشه.
Previous Posts
- راستی اگه وقت کنم يه صورت از مخارج و درآمد های خان...
- از ديدن صحنه های احساسی مسخره گرفته تا ديدن خبر اي...
- دندان عقل
- عروسی در ونکور
- امروز از صبح همش کار کردم. جارو، دوتا سری لباس شوي...
- چند وقته خوابهای عجيب می بينم. ديشب خواب يه دوست ق...
- وبلاگ نويسی
- اينجا قراره که هوريکين ( گردباد) بياد. از باقيماند...
- سفر به سيدنی
- يک روز قبل از هجده تير بچه های دانشگاه تورنتو يک ب...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home