مرمرو

نوشته‌های مرجان عالمی، عاشق بی‌قرار تورنتو

Thursday, May 30, 2013

مادرى

هر روزِ مادر بودن يك ذره از فرديت آدم كم ميكنه. علاوه بر غذاى خوب و بازى و شعر خوندن و خوابيدن، اگه براى برگردوندن اون فرديت تلاش نكنى ، در حق اون بچه ظلم كردى. مادر بدون فرديت نميتونه عاشق بچه بشه. حداقل در مورد من كه اينطوريه.

Saturday, May 18, 2013

آقا جان لی لی نکارين

وقتی به اين خانه اسباب کشی کردیم , من کلی لی لی کاشتم تو حیاط جلوی خونه. لی لی هم هر سال یکیش میشه چهار تا پنج تا. گفتنم هر سال زياد می شن و باغچه پر و خوشگل می شه. نمی دونستم که تو تورنتو پر از  سوسکهای قرمز لی لی هست که ريز ريز لی لی ها رو می خورن از روزی که سر از خاک در ميارن. سال اول همه لی لی ها خراب شدن و من شروع به تحقيق کردن کردم که چه جوری از شرشون خلاص شم. بهترين راهش اينه که تا اين سوسکها رو می بينی فورا لهشون کنی. حالا کار من شده نگاه کردن اين لی لی ها و پيدا کردن اين سوسکها و له کردنشون. يکی دوتا هم که نيستن.   بیشتر اوقات هم روی هم سوارن و مشغول جفت گيری.  دلم نمیاد بکشمشون. می ترسم یکیشون رو بکشم و جفتش زنده بمونه و قاطی خاک بشه. امسال همشون رو می کنم می ریزم دور. گل نخواستم. نمی خوام اين سوسکای عشق باز رو بکشم.