کله پاچه
نياگرا بد نبود. صبح زود رفتم کنار آبشار دويدم که خيلی احساس خوبيه چون کلی ذرات آب توی هواست و باعث خنک شدن می شه و البته منظره آبشار همه که عالیه.ولی فقط کم مونده يک آرم کوکا کولا بزنن بالای آبشار. واقعا که شهر زشتيه.
بين نياگرا و نياگرا آن دٍ ليک يک مدرسه باغبانی علمی(Horticulture ) هست که يک قسمت پرورش پروانه داره که خيلی جالبه. مثل يک گلخونه بزرگه که پر از پروانه است. انواع و اقسام و بازديد کننده ها می تونن برن و پروانه ها رو از نزديک ببينن. اینقدر این پروانه ها به مردم عادت دارن که میان رو سر و کول ملت می شينن . خيلی خوشگل بودن. اگه مجبور شدين برين نياگرا جزو معدود جاهای جالب اونجاست که به يک بار ديدن می ارزه.
و اما... من هيچ وقت گفتم که من آهن ربای گيک (geek magnet) هستم. اين تئوری روز يکشنبه صبح ثابت شد!! جالبيش اينجاست که نه تنها همشون شبيه به هم هستن بلکه اين يکی حتی بلوزش هم عين بلوز ريش قرمز اجنبی بود. همون مارک همون رنگ همون سايز. خدا رو شکر سام و طلايه رو جايی نديدم تو خيابون وگرنه نمی تونستم جلوی خندمو بگيرم. جالبيش اينجاست که خيلی احساس خوبی هم بود. البته بهم گفت که دیگه اون بلوز رو نمی پوشه !!
(sense of humor) به فارسی چی ميشه؟ هر چی که ميشه واقعا صفت جالبيه!!